جملات و اصطلاحات انگلیسی در مورد اینترنت
Internet
در این جملات ضروری زبان انگلیسی که در مورد مکالمات رایج در هنگام کارکردن با اینترنت، اتصال به اینترنت، جستجو در اینترنت، ایمیل و خرید اینترنتی بیان شده است.
1- به اینترنت دسترسی دارید؟
Do you have access to the Internet?
2- می توانید با اینترنت کار کنید؟
Can you work with the Internet?
3- مشترک کدام شرکت اینتر نتی هستید؟
Which Internet service provider (ISP) are you subscribed to?
4- بله، یک کافی نت نزدیک خانه ما هست. معمولاً آنجا می روم.
Yes, there is an Internet café near my house. I usually go there.
5-چند وقت یکبار با اینتر نت کار می کنید؟
How often do you work with the Internet?
6- معمولاً وقتی اطلاعات نیاز دارم اینترنت را جستجو می کنم.
I usually surf net when I need information.
7- می خواهم شوم.
I want to go online.
8- می توانید کار کردن با اینترنت را به من یاد بدهید.
Can you teach me how to work with the Internet?
9- اینجا را کلیک کنید تا شوید.
Click here to connect to the Internet.
10- کامپیوتر من الان به اینترنت وصل شد.
My computer is connected to the Internet now.
11- بسیار خوب، صفحه مرورگر اینتر نت را باز کن و بعد آدرس اینترنتی را وارد کن و کلید “ Enter”را فشار دهید.
Ok, just open the web browser and then enter the web address and press” Enter”
12- نمی دانم چرا نمی توانم وارد این سایت شوم.
I don’t know why I can’t access this site.
13- احتمالاً آدرس را اشتباه وارد کرده اید.
You might have put in an incorrect address.
15- می خواهم یک فایل را از اینتر نت دانلود کنم.
I want to download a file from the Internet.
16- می خواهم کمی اینترنت را مرور کنم.
I want to browse the web for a while.
17- می خواهم اینترنت را جستجو کنم.
I want to do a search on the Internet.
18- امروز می خواهم ایمیل هایم را چک کنم.
I want to do check my e-mails today.
19- امروز می خواهم یک ایمیل بفرستم/ جواب دهم.
I want to send/ reply an e- mail today.
20- می خواهید این ایمیل را پرینت بگیرید؟
Would you like to print out this e-mail?
21- بله، لطفاً. یک نسخه چاپی از آن به من بدهید.
Yes, please. Give me a hard copy of it.
22- می توانید از طریق ایمیل با من تماس بگیرید.
You can contact me by e-mail.
23- می توانید به من بگویید چگونه پاسخ این ایمیل را بدهم؟
Can you tell me how to reply this e-mail?
24- کافیست روی Replyکلیک کنید سپس پیغامتان را بنویسید و کلید Send را فشار دهید. مثل آب خوردن است.
Just hit reply then compose your message and press “Send”. It is as easy as ABC.
25- اگر آدرس درست را وارد نکنید، ایمیل شما برگشت خواهد خورد.
If you don’t enter the right address, your e- mail will bounce.
26- حدس می زنم رمز عبور صندوق ایمیل شما سرقت شده است.
I guess your mailbox password is hacked.
27- یک اشتراک اینترنتی نامحدود می خواهم.
I want an unlimited-use Internet account.
28- ما از طریق اینترنت با هم آشنا شدیم.
We developed an acquaintance over the Internet.
29- این شرکت دسترسی ارزان قیمت به اینترنت ارائه می دهد.
This company provides cheap Internet access.
30- می توانید از طریق اینترنت اطلاعات زیادی کسب کنید.
You can get a lot of information through the Internet.
31- کالاهای ما را می توانید از طریق اینترنت خریداری کنید.
You can buy our goods over the Internet.
32- اطلاعاتی که می خواهید در اینترنت موجود است.
The information you want is available on the Internet.
33- اطلاعات روی کامپیوتر ذخیره شده است.
The information is stored on the computer.
34- اتصال به اینترنت از طریق خطوط تلفن معمولی واقعاً کند است.
Internet connections through conventional phone lines are really slow.
جملات و اصطلاحات انگلیسی در مورد پول
Money
در این پست جملات ضروری زبان انگلیسی در پمکالمات رایج در مورد پول، خرج کردن، پس انداز کردن، قرض گرفتن و ... ارائه شده است.
1- می توانم مقداری پول از شما قرض کنم؟
Can I borrow some money?
2- می توانید مقداری پول به من قرض دهید؟
Could you lend me some money?
3- به محض اینکه بتوانم پولت را بر می گردانم.
I will give your money back / refund your money as soon as I can.
4- چقدر می خواهی؟
How much do you want?
5- در حال حاضر هیچ پولی همراهم نیست.
I don’t have any money on me right now.
6- متآسفم ، این روزها بی پولم. خودم هم پول کم دارم.
I am sorry, I am broke these days. I am short of money myself.
7- با پولت چکار می کنی؟
What do you do with your money?
8- مشکل تو این است که مثل ریگ پول خرج می کنی.
The problem with you is that you spend money like water.
9- می دانم چکار می کنی. پولت را تو حساب بانکیت می گذاری و به ندرت برداشت می کنی.
I know what you do. You put it a bank account and hardly ever make a withdrawal.
10- برای مسافرت خیل خرج می کنم.
I spend a lot of money on traveling.
11- در این زمینه با شما موافقم. اما پول خوشبختی نمی آورد.
I agree with you there. But money doesn’t buy happiness.
12- مثلی هست که میگوید " پول ریشه تمام بدبختی هاست."
As they say, “Money is the root of all evil.”
13- پول همیشه دغدغه بزرگی برای من است.
Money is always a big worry for me.
14- من از خانواده مرفهی نیستم.
I am not from a well- off family.
15- چرا پولت را پس انداز نمی کنی؟
Why don’t save your money?
16- به نظر می آید خیلی ولخرجی/ صرفه جویی.
Sounds like you are very extravagant / economical.
17- شما صرفه جو نیستید. در حقیقت ناخن خشک / خسیس هستید.
You are not economical. In fact you are close-fisted/ mean.
18- پولهایم را خرج لباسهای مد و شیک می کنم.
I waste my money on trendy and chic clothes.
19- اگر همینجوری پولت را هدر دهی، هرگز نمی توانی خانه بخری.
If you keep throwing money around like that, you can’t ever buy a house.
20- پولت را خرج آن خانه نکن.
Don’t throw your money at that house.
21- اگر همین جور به ول خرجیت ادامه دهی، طولی نخواهد کشید که آس و پاس می شوی.
If you carry on with this extravagance, you will be broke in no time.
22- باید مقداری پول برای ازدواجت پس انداز کنی.
You should put some money for your wedding.
23- بله، یک مقدار پول برای روز مبادا نیاز دارید.
Yes, you need some money for a rainy day.
24- پول علف خرس نیست.
Money doesn’t grow on trees.
25- پولش از پارو بالا میرود.
He’s rolling in money.
26- پدرم معمولاً مقداری پول به سازمان های خیریه اهدا می کند.
My father usually donates some money to charitable organizations.
27- هر چند هر روز کار می کنم دخل و خرجم به هم نمی خورد.
I can’t make ends meet, although I work every day.
28- نباید پایت را از گلیمت دراز تر کنی.
You should not live beyond your means?
29- چقدر پول تو جیبی می گیری؟
How much is your pocket money?
30- زمانی که بچه بودم معمولاً پولم را توی یک قلک پس انداز می کردم.
When I was a child I usually saved my money in a piggy bank/ money box.
31- در خانواده بزرگ شدم که همیشه از لحاظ مالی در مضیقه بود.
I grew up in a family where money was always tight.
32- زمانی که جوان بودم با کارگری پول در می آوردم.
When I was young , I made money by working as a laborer.
33- همیشه در فکر به دست آوردن ثروت کلانی بودم.
I always thought of making a small fortune.
34- هرگز چیزی را که استطاعات مالیش را ندارم نمی خرم.
I never try to buy something I cannot afford.
جملات و اصطلاحات رایج انگلیسی در مورد تلفن همراه
Cell Phone
در این پست جملات ضروری و رایج انگلیسی در مورد استفاده از تلفن همراه از جمله زنگ زدن، پیامک دادن، تعرفه ها و امکانات تلفن همراه ارائه شده است.
1- شماره تلفن همراه شما چند است؟
What’s your mobile/ cell phone number?
2-می خواهم برایت یک پیامک بفرستم.
I want to send you an SMS.
3- او بیشتر وقتش را SMSبازی می کند.
He spends most of his time SMSing.
4- دیروز برایت SMSفرستادم جواب ندادی.
I SMSed you yesterday, but you didn’t reply to it.
5- یک نوع گوشی موبایل جدید خریده ام.
I have bought a new sort of mobile number?
6- شماره موبایل من را داری؟
Have you got my mobile number?
7- موبایل شما همیشه روی پیام گیر است.
Your cell phone is always on answering machine.
8- موبایل شما زنگ آزار دهنده ای دارد.
Your cell phone has a very irritating ring tone.
9- ممکن است لطفاً تلفن همراهتان را خاموش کنید.
Would you please turn off your cell?
10- همه تلفن های همراهشان را خاموش کرده اند؟
Are all the mobile phones switched off?
11- می توانم با موبایل شما یک زنگ بزنم؟
Can I use your cell phone to make a call?
12- خودم دیدم موبایل شما را در جیبش گذاشت.
I’m sure I saw him pocketing your cell phone.
13- استفاده کنندگان تلفن همراه از آنتن دهی ضعیف گله می کردند.
Cell phone users were complaining of poor reception.
14- اتومبیل، کیف دستی و موبایل او را دزدیدند.
He was robbed of his car, briefcase, and cell phone.
15- امروزه تلفن همراه جزء لاینفک زندگی ما شده است.
Mobile phones have become an indispensable part of our lives.
16- همیشه در حال ارسال پیام متنی برای دوستانش است.
She’s always text messaging her friends.
17- این روزها قیمت سیم کارت چند است؟
How much is a SIM card nowadays?
18- از تعرفه های موبایل خبر داری؟
Do you know about mobile tariffs?
19- ماه گذشته چون قبض موبایلم را دوبار پرداخت نکرده بودم موبایلم را قطع کردند.
Last month I was cut off for not having paid my mobile bill twice.
20- احتمالاً می توانم از طریق موبایلش باهاش تماس بگیرم.
I can probably reach him on his mobile.
21- می دانی شماره موبایلش چنده؟
Do you know what her mobile number is?
22- به موبایلم زنگ بزنید.
Call me on my cell.
23- هر وقت شماره ات را می گیرم، اشغال است.
Whenever I dial your number, it is engaged/busy.
24- تلفن همراه هر جا که باشید شما را در دسترس قرار می دهد.
A mobile phone makes you contactable wherever you are.
25- برای احترام به بقیه مشتریان رستوران خواهش می کنیم که همه موبایلهایشان را دم در جا بگذارند.
As a courtesy to other diners ,we ask that all cell phones be left at the door.
26- رانندگانی که تمام فکرشان متوجه صحبت با تلفن همراهشان است، بیشتر در معرض تصادفات قرار دارند.
Motorists who are engrosses in conversation on their cell phones are more likely are more likely to get into accidents.
27- می توانید آن فایل را از طریق بلوتوس برایم بفرستید؟
Can you send me that file through Bluetooth?
28- متآسفم ولی موبایل من بلوتوس ندارد.
I am sorry, but my cell phone does not have Bluetooth.
29- من جای تو بودم موبایلم را می گذاشتم تو سطل آشغال.
If I were in your shoes, I would put my cell in the garbage can.
جملات و اصطلاحات رایج انگلیسی در مورد کار کردن و شغل
Job
در این پست جملات ضروری و رایج انگلیسی در مورد کار کردن و مکالماتی که در محیط های کاری رد و بدل می شود ارائه شده است که از جمله آنها عبارتند از : ساعات کاری، حقوق و دستمزد، شرایط کاری، استخدام و استعفا و ...
1- چه کاره هستید؟ شغل شما چیست؟
What do you do?/what are you?/what’s your job?
2- پزشک عمومی/ پیرا پزشک هستم.
I am a general practitioner /paramedic.
3- مهندس/ هنرمند هستم.
I am an engineer /artist.
4- هنوز دانشجو هستم.
I am still a university student.
5- پدر شما چه کاره است؟
What does your father do?
6- پدرم شغل آزاد دارد./ بازنشسته است.
My father is self-employed/retired.
7- کارمند دولت/ خلبان سرهنگ بازنشسته است.
He is a government employee/ pilot/retired colonel.
8- پدرم خیاط / سنگ کار / مهماندار هواپیما/ آهنگر/ زرگر است.
My father is a tailor/ stonemason/steward/ blacksmith/goldsmith.
9- یکبار بهم گفتی پدرت قفل ساز است.
Once you told me your father was a locksmith.
10- پدرم دامپزشک / حسابدار/ افسر است.
My father is a veterinarian/ an accountant/ an officer.
11- دلال معاملات ملکی/ فروشنده است.
He is a real estate agent/ a salesman.
12- پدرم نگهبان/ کنترل چی / تشک دوز / تحویل دار بانک/ تلفن چی است.
My father is a watchman/ an usher/ an upholsterer/ a teller / a telephonist.
13- کارمند بانک است.
He is a bank clerk.
14- او متخصص زنان/ متخصص پوست/ متخصص قلب/ متخصص داخلی است.
She is a gynecologist/dermatologist/cardiologist/ internist.
15- متخصص بیهوشی/ پرستار/ استاد دانشگاه است.
He is an anesthetist/ a nurse/ a university teacher.
16- پدرتان کار نمیه وقت دارد یا تمام وقت؟
Does your father have a part-time or a full-time job?
17- او به صورت تمام وقت/ نمیه وقت کار می کند.
He works full time/ part time.
18- چند ساعت در روز کار می کند؟
How many hours a day does he work?
19- آیا شیفتی کار می کند؟
Does he work on shifts?
20- پدرم بیکار است.
My father is unemployed/out of work.
21-او از دولت مستمری بیکاری می گیرد.
He receives unemployment benefit from the government.
22- در سن 55 سالگی باز نشسته شد.
He took retirement at the age of 55.
23- مستمری بگیر است.
He is a pensioner./he receives pension.
24- شنیدم پدرت سال گذشته اخراج شد.
I hear your father was fired/ sacked / dismissed last year.
25- خیلی ها را اخراج کردند ولی پدرم خوش شانس بود که نگاهش داشتند.
They fired many people, but my father was lucky to be kept on.
26- نه، کارش را ول کرد.
No, he gave up his job/ he quit.
27- استعفا داد.
He resigned.
28- برای چند هفته معلق بود.
He was suspended for a few weeks.
29- هیچ وقت نتوانسته است در یک شغل بماند.
He has never been able to hold down a job.
30- برادرت جایی استخدام است؟
Is your brother employed anywhere?
31- دو سه ماه است که به عنوان مهندس استخدام شده است.
He has been employed as an engineer for a couple of months.
32- کار فرمایش کیست؟کار خانه اش چند نفر نیرو دارد؟
Who is his employer? How many employees work in his factory?
33- پدرم می خوذاهد در خواست کار بدهد.
My father wants to apply for a job.
34- آیا فرم در خواست را تکمیل کرده است؟
Has he filled application from?
35- بله ،دارد دنبال یک معرف می گردد. شما معرف او می شوید.
Yes he is looking for a referee. Can you act as his referee?
36- هفته آینده مصاحبه دارم. امیدوارم همه چیز خوب پیش برود.
I have an interview next week. I hope it will go well.
37- برای چه پستی درخواست داده اید.
What position/ post have you applied for?
38- چه مدت است که این پست خالی است؟
How long has this post been vacant?
39- اولین شغلی را که به من پیشنهاد دهند می پذیرم.
I will accept/ take the first job they offer me.
40- مطمئنم به سمت مدیر فروش منصوب خواهید شد.
I am sure you will be appointed to the post of sales director.
41- نظرتان راجع به شغلتان چیست؟
How do you like your job?
42- خیلی شغلم را دوست دارم، ولی شغلم استرس زا/ کسل کننده/ خطرناک است.
I like it very much, but it’s very stressful/ boring/dangerous.
43- پدرم شغلش را دوست دارد چرا که شغلش آرامش بخش/ راحت و بی خطر است.
My father likes his job is relaxing/easy and safe.
44- ماهیانه چقدر در می آورد؟
How much does he earn monthly?
45- حقوقش / دستمزدش چقدر است؟
How much is his salary/ wage?
46- ماهیانه 500 دلار در می آورد.
He earn $ 500 (five hundred dollars) a month.
47- حقوق سالیانه اش فقط 48000 دلار است.
His annual salary is just $48000(forty thousand dollars).
48- پایه حقوقش 300 دلار است.
His basic / base salary is $300.
49- هفتگی/ ماهیانه حقوق می گیرد.
He is paid weekly / monthly.
50- در آمد بالایی دارد.
He has a high income./ he is well- paid.
51- در آمد کمی دارد.
He is poorly paid/ badly paid.
52- از راه تدریس پول زیادی به دست نمی آورد.
He doesn’t make a lot of money out of teaching.
53- می خواهد درخواست اضافه حقوق کند.
He is going to ask for a pay raise.
54- هفته گذشته ترفیع گرفت.
He got a promotion last week.
55- مدت زیادی بود منتظر ترفیع رتبه بود.
He had been expecting promotion for a long time.
56-هفته گذشته حقوقش را کم کردند.
He had pay cut last week.
57- هرگز فیش حقوقش را دیده ای؟
Have you ever seen his pay slip?
58- حقوقشان پس از کسر مالیات، بیمه و غیره چقدر است؟
How much is your salary after deductions for tax, insurance, etc?
59- بعد از کسر مالیات و غیره ، حقوق ماهیانه ام 70 دلار است.
After deductions for tax etc, my salary $700 a month.
60- در آمد خالص/ ناخالص شما چقدر است؟
How much is your net/ gross income?
61- برادرم دنبال شغل می گردد.
My brother is looking for employment.
62- باید یک شغل موقت/ دائم پیدا کند.
He should find a temporary /permanent job.
63- کارکنان آنجا خیلی صمیمی هستند.
The staff there is so friendly.
64- پدر شما می تواند من را برای پست جدید در کارخانه اش توصیه کند؟
Can your father recommend me for the new post in his factory?
65- دست بردار. می توانی با پارتی بازی آنجا یک شغل برای خودت دست و پا کنی.
Come on. You can pull a few strings to get a job there.
66- باید دوستان رده بالایی داشته باشید.
You should have friends in high places.
67- چند روزی باید مرخصی بگیریم و به مسافرت برویم.
I have to take a few days off and go on a trip.
68- دوست دارم دو سه هفته مرخصی بگیرم.
I like to take a couple weeks’ leave.
69- او در حال مرخصی است. به خاطر بیماری به مرخصی رفته است.
He is away in leave now./ he is on sick leave.
70- در مرخصی زایمان به سر می برد.
She is on maternity leave.
71- کارگران کارخانه پدرم یک بار اعتصاب کردند.
Once the workers in my father’s factory went on strike.
72- پدرم هم جزو اعتصاب کنندگان بود.
My father was also one of the strikers.
73- در آمد ثابتی دارم.
I have a steady income.
74- می خواهم شغلم را عوض کنم.
I want to change my job.
75- چرا می خواهی شغلت را عوض کنی؟ پول خوبی در می آوری.
Why do you want to change your job? You get / earn good money!
76- من در پی گرفتن حقوق خوب نیستم. فقط پول زیادی به دست می آورم.
I am not interested in earning a good salary.
77- حقوق کمی دارم.
I have a poor salary.
78- امنیت شغلی ندارم.
I don’t have job security.
79- تدریس ممکن است خیلی رضایت بخش باشد، اما پول زیادی ندارد.
Teaching can be very rewarding, but there’s no money in it.
80- می خواهم در پژوه ای سرمایه گذاری کنم.
I want to invest in a project.
مکالمات زبان انگلیسی در مورد خودرو - کلیات
Cars - Generalities
در این بخش به کلیات مکالمات مربوط به خودرو و رانندگی پرداخته شده است. سایر مکالمات در مورد اجزای داخل، بدنه، موتور و تعمیرات در درس های دیگری مورد توجه قرار خواهد گرفت.
1- ماشین داری؟ بله یه تویوتا دارم.
Do you have a car? Yes, I have a Toyota.
2- چه مدلی است؟ مدل 2010 است.
What model is it? It’s 2010.
3- چه نوع ماشینی داری؟
What kind of car do you have?
4- این ماشین دیفرانسیل جلو است.
This car has front wheel drive.
5- ماشین روشن نمی شود، خفه کرده است.
The car doesn’t start. I’ve flooded the engine.
6- نمی تونم ماشین رو روشن کنم.
I can’t get the car started.
7- ماشینو هل بدم؟
Shall I push the car?
8- زیاد گاز نده، چرخ ها دارند بکسبات می کنند.
Don’t give it so much gas. The wheels are spinning.
9- ماشین رو خلاص کن. حالا کلاج رو بگیر و بزن دنده یک.
Put the car in neutral. Now, press the clutch and shift it into first gear.
10- کلاج را آرام رها کن.
Slowly let out the clutch.
11- کلاج را نگه دار و بزن دنده عقب.
Hold the clutch down and put it in reverse gear.
12- با دنده عقب از گاراژ بیرون برو.
Back up the car out of the garage.
14- راهنمای چپ رو بزن و بپیچ به چپ.
Put on your left signal (indicator) and turn left.
15- از این خط به آن خط نرو، در یک خط بمان.
Don’t shift from lane to lane. Stay on one lane.
16- بزن کنار. لاستیک جلویی پنچر است.
Pull over. The front tire is flat. (Am)
Pull up. The front tire is puncture. (Br)
17- ترمز دستی را بکش
set/ pull the handbrake.
18- کمی گاز بده.
Give it a little gas. / step on it a little.
19- فاصله ایمنی را از ماشین جلویی حفظ کن.
Keep your safety distance from the car ahead of you.
20- اینجا سبقت نگیر. دید کم است.
Don’t pass here. The visibility is low.
21- سرعتت را زیاد کن. سرعتت را کم کن.
Speed up / slow down.
22- نزدیک مرکز خرید راه بندان بود.
There was a traffic jam near the shopping center.
23- در راه بندان گیر کردم.
I was got stuck in a traffic jam.
24- ترافیک معطلم کرد.
The traffic delayed me.
25- می تونی مرا برسانی منزل؟
Can you give me a ride (lift) home?
26- ساعت 7 میام دنبالت.
I’m picking you up at 7:00
27- لطفا مرا نزدیک پارک پیاده کن.
Please drop me off near the park.
28- جاده اصلی بسته است. بیا از جاده فرعی بریم.
The main road is blocked. Let’s to take the byroad.
29- وقتی پشت چراغ قرمز هستی، بهتر است ماشین را خلاص کنی.
You’d better take the car out or gear while you’re at a stoplight.
30- فکر کنم ماشین خراب است.
I guess my car has broken down.
31- معذرت می خوام. ماشین روشن نمی شود. فکر کنم یک هل می خواهد.
Excuse me. The car won’t start. I think it needs a push.
32- باتری خوابیده. ماشینم دوباره داره بازی در می آره.
My car’s acting up again. The battery is flat.
33- این ماشین فقط 5 هزار مایل کار کرده.
This car has just clocked up 5000 miles.
34- این ماشین مصرف سوختش بالاست.
This car consumes a lot of fuel.
35- ماشینی می خوام که شتابش بالا باشد.
I want a car with good acceleration.
36- ماشین جدیدت چطوره؟
How is your new car behaving?
38- به موقع ترمز نکردی.
You didn’t brake in time.
39- لازم نیست از داخل شهر بروی می تونی از کمربندی بروی.
We don’t have to drive through the city. We can take the belt highway.
37- سایر لغات:
ماشین فرمان چپ: left-hand drive (LHD)
اتومبیل های معمولی ظرفیت 2 تا 4 نفر: compact car
اتومبیل های بزرگ تر 4 الی 6 نفره: sedan/saloon
اتوموبیل کروکی: convertible
پارکینگ رو باز: parking lot
ماشین صفر کیلومتر: brand-new car
جملات زبان انگلیسی در مورد فوتبال
Sports - Football / Soccer
در این پست 50 جمله اساسی که در بازی و گزارش فوتبال به کار می رود، در اختیار علاقمندان قرار گرفته است.
1- امشب تمرین فوتبال دارم.
I have soccer practice tonight.
2- فوتبالیست ها در حال حاضر در زمین فوتبال هستند.
The footballers are in the football pitch/ soccer field now.
3- بیا امروز بریم ورزشگاه آزادی. امیدوارم بتوانیم یک صندلی در جایگاه اصلی بگیریم.
Let’s go to Azadi Stadium today. I hope we can get a seat in the main stand.
4- علی کریمی فوتبالیست مورد علاقه من است.
Ali Karimi is my favorite footballer / football player.
5- تیم مورد علاقه تو چیست؟
What’s your favorite team?
6- در حال حاضر مربی تیم پرسپولیس کیست؟
Who is the coach of Persepolis now?
7- داور سوت زد. (در سوت دمید)
The referee blew the whistle.
8- مسابقه امروز را چه کسی داوری می کند؟
Who is refereeing today’s match?
9- آیا هیچکدام از داوران کناری را میشناسی؟
Do you know any of the linesmen?
10- طرفداران تیم شما خیلی پرخاشگرند.
The fans (supporters) of your team are so violent.
11- دروازه بان بازی روز شنبه کیست؟
Who will be in goal in the game on Saturday?
12- می تونی نتیجه این بازی را پیش بینی کنی؟
Can you predict the result of this match?
13- بازی خانه / خارج از خانه هفته آینده خواهد بود.
The home match / away match will be next week.
14- بازی کی شروع میشه؟
When is the kick off?
15- داور می خواهد شیر یا خط کند. امیدوارم شانس با تیم ما باشه.
The referee has to toss a coin. I hope our team wins the toss.
16- نیمه اول پنج دقیقه دیگر تمام می شود.
The first half will finish in five minutes.
17- کریمی گل زد.
Karimi scored a goal.
18- توپ به تیرک دروازه برخورد کرد.
The ball hit the goalpost.
19- کریمی مرتب به سمت دروازه شوت می زند.
Karimi keeps taking a shot at the goal.
20- او ضربه محکمی به توپ زد.
He give the ball a hard kick.
21- دیدی چقدر محکم به توپ ضربه زد؟
Did you see how hard he kicked the ball at the goal?
22- علی دایی با سر خیلی خوب گل می زند.
Ali Daee is very good at heading the ball into the net.
23- باید ضربه سر او را می دیدی؟
You should have seen his header.
24- مشکل این بازیکن این است که سریع پاس نمی دهد.
The problem with this player is that he does not make a quick pass.
25- اون اصلا بلد نیست تکل کنه.
He doesn’t know how to make a tackle at all.
26- تاحالا علی دایی چند گل برای تیم ملی زده است؟
How many goals has Daee scored for the national team so far?
27- نتیچه چند چند است؟ یک- هیچ
What’s the score? One-Nil.
28- باید منتظر گل تساوی باشیم.
We have to wait for an equalizer.
29- رحمتی توپ را عالی گرفت.
Rahmati made a grate save.
30- چرا به دروازه تیم مقابل حمله نمی کنند؟
Why don’t they attack the other team’s goal.
31- دفاع تیم شما خیلی ضعیف است.
Your team has very poor defense.
32- بازیکنان میانی / مهاجمین خوب بازی نکردند.
The midfield players / strikers did not play well.
33- اونی که در خط دفاع / خط میانی / خط حمله بازی می کنه کیست؟
Who is that guy playing in defense/ midfield/ attack?
34- بازیکنان تیم شما مرتب خطا می کنند.
Your team players keep committing fouls.
35- این یک خطای عمد بود. فکر کنم داور می خواد اخراجش کنه.
This was a deliberate foul. I guess the referee wants to send him off.
36- ایران یه ضربه آزاد بدست آورد.
Iran is awarded a free kick.
37- چه کسی پنالتی را خواهد زد.
Who will take the penalty?
38- در منطقه جریمه خطا کرد.
The committed a foul in penalty area.
39- آفساید بود.
It was offside.
40- فصل جدید فوتبال کی آغاز می شه؟
When will the new football season start?
41- فکر نکنم این تیم به صدر جدول لیگ بیاد.
I don’t think this team will come to the top of the league.
42- الآن در وقت اضافه هستیم.
We are into extra time now.
43- چرا مربی داره کریمی رو تعویض می کنه؟ به جاش کی میاد؟
Why is the coach substituting Karimi? Who is coming on instead?
44- تیم فوتبال ایران در رده بندی جهانی در رتبه سی ام قرار دارد.
Iran’s soccer team is ranked 30 in the world.
45- بکهام پرتاب اوت را انجام خواهد داد.
Beckham will take the throw in.
46- ضربه باید از نو زده بشه.
The kick has to be retaken.
47- سعی می کرد حریفش رو دریبل کنه.
He was trying to dribble the ball past his opponent.
48- او در خط حمله بازی می کنه.
He plays in the forward position / He plays upfront.
49- فکر کنم تعویض های بیشتری انجام بده.
I think he will make more substitutions.
50- آنها با زدن یک گل به خود، مساوی کردند.
They equalized through an own goal.